فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

در ادامه نا آرومی های همیشه گی

از شنبه تا امروز بینهایت بهانه گیر شدی. ای خدای من چرا من فقطباید از صبح دفع کنند بهانه ها باشم و آروم کننده شما. ای کاش زودتر مشکلت که نمیدونم چیاه حل بشه خودتم دقایقی تو خونه آروم باشی بازی کنی. دیروز گریه فراون بردمت حمام با گریه فراون سشوارت کردم و تو مویی زدم که اونم در آوردی و ماههاست  که اصلا اصلا هیچ چیز تو موهات نمیزنی. بینهایت گریه کردی تا من خواستم ناهار بپزم که تو بغلم نشوندمت و ماهی سرخ کردم و گرنه به هیچ صراطی مستقیم نمیشدی. امروزم از صبح پاشدم نهار درست کردم حتی دمشم دادم که یدار شدی صبحانه بدمت و بریم پیش فاطمه عشیری تا ظهر. صبح با گریه بلند شدی.  دسشویی حاظر نشدی بیای بشورمت.صبحانه گفتی نمیخوام و بهانه کر...
12 اسفند 1392
1